چین کشوری در حال توسعه با بیشترین جمعیت و بیشترین مصرف زغال سنگ در جهان است. برای دستیابی به هدف «اوج کربن و خنثیسازی کربن» (که از این پس به عنوان هدف «کربن دوگانه» نامیده میشود) طبق برنامه، وظایف و چالشهای دشواری پیش رو است که بیسابقه هستند. چگونگی مبارزه با این نبرد سخت، پیروزی در این آزمون بزرگ و تحقق توسعه سبز و کم کربن، هنوز مسائل مهم بسیاری وجود دارد که باید روشن شوند، یکی از آنها چگونگی درک نیروگاههای برق آبی کوچک کشور من است.
بنابراین، آیا تحقق هدف «کربن دوگانه» نیروگاههای برقآبی کوچک، یک گزینه غیرضروری است؟ آیا تأثیر زیستمحیطی نیروگاههای برقآبی کوچک بزرگ است یا بد؟ آیا مشکلات برخی از نیروگاههای برقآبی کوچک، یک «فاجعه زیستمحیطی» غیرقابل حل است؟ آیا نیروگاههای برقآبی کوچک کشور من «بیش از حد مورد بهرهبرداری» قرار گرفتهاند؟ این سؤالات به فوریت نیاز به تفکر و پاسخهای علمی و منطقی دارند.
توسعهی پرشور انرژیهای تجدیدپذیر و تسریع ساخت یک سیستم برق جدید که با بخش بالایی از انرژیهای تجدیدپذیر سازگار باشد، اجماع و اقدام گذار بینالمللی انرژی فعلی است و همچنین یک انتخاب استراتژیک برای کشور من برای دستیابی به هدف «کربن دوگانه» است.
شی جین پینگ، دبیرکل سازمان ملل، در اجلاس آرمانهای اقلیمی و اجلاس اخیر رهبران اقلیمی در پایان سال گذشته گفت: «انرژی غیرفسیلی حدود ۲۵ درصد از مصرف انرژی اولیه را در سال ۲۰۳۰ تشکیل خواهد داد و کل ظرفیت نصبشده انرژی بادی و خورشیدی به بیش از ۱.۲ میلیارد کیلووات خواهد رسید. چین پروژههای برق زغالسنگ را به شدت کنترل خواهد کرد.»
برای دستیابی به این هدف و تضمین ایمنی و قابلیت اطمینان در تامین برق، اینکه آیا منابع برق آبی کشور من میتوانند به طور کامل توسعه یافته و توسعه یابند، نقش حیاتی دارد. دلایل آن به شرح زیر است:
اولین مورد، تأمین نیاز ۲۵٪ از منابع انرژی غیرفسیلی در سال ۲۰۳۰ است و انرژی برقآبی ضروری است. طبق برآوردهای صنعتی، در سال ۲۰۳۰، ظرفیت تولید انرژی غیرفسیلی کشور من باید به بیش از ۴.۶ تریلیون کیلووات ساعت در سال برسد. تا آن زمان، ظرفیت نصبشده انرژی بادی و خورشیدی به ۱.۲ میلیارد کیلووات، به علاوه ظرفیت تولید انرژی برقآبی، انرژی هستهای و سایر انرژیهای غیرفسیلی موجود، خواهد رسید. حدود ۱ تریلیون کیلووات ساعت شکاف برق وجود دارد. در واقع، ظرفیت تولید برق منابع برقآبی که میتوان در کشور من توسعه داد، به ۳ تریلیون کیلووات ساعت در سال میرسد. سطح فعلی توسعه کمتر از ۴۴٪ است (معادل از دست دادن ۱.۷ تریلیون کیلووات ساعت تولید برق در سال). اگر بتواند به میانگین فعلی کشورهای توسعهیافته برسد، تا ۸۰٪ از سطح توسعه برق آبی میتواند سالانه ۱.۱ تریلیون کیلووات ساعت برق اضافه کند که نه تنها شکاف برق را پر میکند، بلکه قابلیتهای امنیت آبی ما مانند دفاع در برابر سیل و خشکسالی، تأمین آب و آبیاری را نیز تا حد زیادی افزایش میدهد. از آنجا که برق آبی و حفاظت از آب به طور کلی جداییناپذیر هستند، توانایی تنظیم و کنترل منابع آب برای کشور من بسیار کم است که از کشورهای توسعهیافته اروپا و آمریکا عقب بماند.
دوم، حل مشکل نوسانات تصادفی انرژی بادی و خورشیدی است و انرژی برق آبی نیز جداییناپذیر است. در سال 2030، نسبت انرژی بادی نصبشده و انرژی خورشیدی در شبکه برق از کمتر از 25٪ به حداقل 40٪ افزایش خواهد یافت. انرژی بادی و انرژی خورشیدی هر دو تولید برق متناوب هستند و هرچه این نسبت بیشتر باشد، الزامات ذخیرهسازی انرژی شبکه بیشتر میشود. در میان تمام روشهای ذخیرهسازی انرژی فعلی، ذخیرهسازی تلمبهای که سابقهای بیش از صد سال دارد، بالغترین فناوری، بهترین انتخاب اقتصادی و پتانسیل توسعه در مقیاس بزرگ است. تا پایان سال 2019، 93.4٪ از پروژههای ذخیرهسازی انرژی جهان، ذخیرهسازی تلمبهای هستند و 50٪ از ظرفیت نصبشده ذخیرهسازی تلمبهای در کشورهای توسعهیافته اروپا و آمریکا متمرکز شده است. استفاده از «توسعه کامل انرژی آب» به عنوان «ابَرباتری» برای توسعه در مقیاس بزرگ انرژی بادی و انرژی خورشیدی و تبدیل آن به یک انرژی با کیفیت بالا، پایدار و قابل کنترل، تجربه مهمی از رهبران فعلی بینالمللی کاهش انتشار کربن است. در حال حاضر، ظرفیت نصبشدهی تلمبهذخیرهای کشور من تنها ۱.۴۳ درصد از شبکه را تشکیل میدهد که یک نقص عمده است که تحقق هدف «کربن دوگانه» را محدود میکند.
نیروگاههای برقآبی کوچک یک پنجم از کل منابع برقآبی قابل توسعه کشور من را تشکیل میدهند (معادل شش نیروگاه سهدره). نه تنها سهم خود در تولید برق و کاهش انتشار گازهای گلخانهای را نمیتوان نادیده گرفت، بلکه مهمتر از آن، بسیاری از نیروگاههای برقآبی کوچک که در سراسر کشور توزیع شدهاند را میتوان به یک نیروگاه تلمبه ذخیرهای تبدیل کرد و به یک پشتیبان مهم و ضروری برای «یک سیستم برق جدید که با نسبت بالایی از انرژی باد و انرژی خورشیدی در شبکه سازگار میشود» تبدیل کرد.
با این حال، نیروگاههای برقآبی کوچک کشور من در برخی مناطق، زمانی که پتانسیل منابع هنوز به طور کامل توسعه نیافته است، با تأثیر «تخریب یکسان برای همه» مواجه شدهاند. کشورهای توسعهیافته که بسیار توسعهیافتهتر از ما هستند، هنوز در تلاش برای بهرهبرداری از پتانسیل نیروگاههای برقآبی کوچک هستند. به عنوان مثال، در آوریل 2021، هریس، معاون رئیس جمهور ایالات متحده، علناً اظهار داشت: «جنگ قبلی برای جنگیدن برای نفت بود و جنگ بعدی برای جنگیدن برای آب. لایحه زیرساختی بایدن بر حفاظت از آب تمرکز خواهد کرد که اشتغال ایجاد خواهد کرد. این همچنین به منابعی که ما برای معیشت خود به آنها متکی هستیم مربوط میشود. سرمایهگذاری در این «کالای گرانبها» یعنی آب، قدرت ملی ایالات متحده را تقویت خواهد کرد.» سوئیس، جایی که توسعه نیروگاههای برقآبی تا 97 درصد است، تمام تلاش خود را برای استفاده از آن صرف نظر از اندازه رودخانه یا ارتفاع ریزش انجام خواهد داد. با ساخت تونلها و خطوط لوله طولانی در امتداد کوهها، منابع نیروگاه برقآبی پراکنده در کوهها و نهرها در مخازن متمرکز شده و سپس به طور کامل مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
در سالهای اخیر، نیروگاههای برقآبی کوچک به عنوان مقصر اصلی «آسیب رساندن به محیط زیست» محکوم شدهاند. برخی افراد حتی از این ایده حمایت میکردند که «تمام نیروگاههای برقآبی کوچک در شاخههای رودخانه یانگ تسه باید تخریب شوند.» به نظر میرسد مخالفت با نیروگاههای برقآبی کوچک «مد روز» است.
صرف نظر از دو مزیت عمده زیستمحیطی نیروگاههای برقآبی کوچک برای کاهش انتشار کربن در کشور من و «جایگزینی هیزم با برق» در مناطق روستایی، چند نکته اساسی وجود دارد که نباید در مورد حفاظت زیستمحیطی رودخانههایی که افکار عمومی جامعه نگران آنهاست، مبهم باشند. به راحتی میتوان در «جهل زیستمحیطی» قرار گرفت - تخریب را «حفاظت» و پسرفت را «توسعه» دانست.
یکی اینکه رودخانهای که به طور طبیعی جریان دارد و از هرگونه محدودیتی آزاد است، به هیچ وجه نعمت نیست، بلکه فاجعهای برای بشر است. انسانها با آب زندگی میکنند و اجازه میدهند رودخانهها آزادانه جریان داشته باشند، که معادل آن است که در دورههای پرآبی، سیلها آزادانه سرریز شوند و در دورههای کمآبی، رودخانهها آزادانه خشک شوند. دقیقاً به این دلیل که تعداد وقوع و مرگ و میر ناشی از سیل و خشکسالی در بین تمام بلایای طبیعی بالاترین است، مدیریت سیل رودخانهها همیشه به عنوان یک مسئله اصلی مدیریت در چین و خارج از کشور در نظر گرفته شده است. فناوری میرایی و برق آبی جهشی کیفی در توانایی کنترل سیل رودخانهها ایجاد کرده است. طغیان رودخانهها و طغیان از زمانهای قدیم به عنوان یک نیروی مخرب طبیعی مقاومتناپذیر در نظر گرفته میشدند و به کنترل انسان تبدیل شدهاند. قدرت را مهار کنید و آن را برای جامعه مفید کنید (آبیاری مزارع، افزایش شتاب و غیره). بنابراین، ساخت سدها و محصور کردن آب برای محوطهسازی، پیشرفت تمدن بشری است و حذف همه سدها به انسانها اجازه میدهد تا به حالت وحشیانه "تکیه بر آسمان برای غذا، تسلیم و دلبستگی منفعل به طبیعت" بازگردند.
دوم، محیط زیست خوب کشورها و مناطق توسعهیافته تا حد زیادی به دلیل ساخت سدهای رودخانهای و توسعه کامل نیروگاههای آبی است. در حال حاضر، جدا از ساخت مخازن و سدها، بشر هیچ وسیله دیگری برای حل اساسی تناقض توزیع نابرابر منابع آب طبیعی در زمان و مکان ندارد. توانایی تنظیم و کنترل منابع آب که با درجه توسعه نیروگاههای آبی و ظرفیت ذخیرهسازی سرانه مشخص میشود، در سطح بینالمللی وجود ندارد. برعکس، هرچه بالاتر، بهتر. کشورهای توسعهیافته در اروپا و ایالات متحده اساساً توسعه آبشاری نیروگاههای آبی رودخانهای را از اواسط قرن بیستم به پایان رساندهاند و میانگین سطح توسعه نیروگاههای آبی و ظرفیت ذخیرهسازی سرانه آنها به ترتیب دو و پنج برابر کشور من است. مدتهاست که عمل ثابت کرده است که پروژههای نیروگاههای آبی «انسداد روده» رودخانهها نیستند، بلکه «عضلات اسفنکتر» لازم برای حفظ سلامت هستند. سطح توسعه آبشاری نیروگاههای آبی بسیار بالاتر از دانوب، راین، کلمبیا، میسیسیپی، تنسی و سایر رودخانههای بزرگ اروپایی و آمریکایی رودخانه یانگ تسه است که همگی زیبا، از نظر اقتصادی مرفه و مکانهای هماهنگی با مردم و آب هستند.
سومین مورد، کمآبی و قطع بخشهایی از رودخانه ناشی از انحراف جزئی نیروگاههای برقآبی کوچک است که بیشتر ناشی از مدیریت ضعیف است تا نقص ذاتی. نیروگاه برقآبی انحرافی نوعی فناوری برای استفاده با راندمان بالا از انرژی آب است که در داخل و خارج از کشور رواج دارد. به دلیل ساخت زودهنگام برخی از پروژههای برقآبی کوچک از نوع انحرافی در کشور من، برنامهریزی و طراحی به اندازه کافی علمی نبود. در آن زمان، هیچ آگاهی و روش مدیریتی برای تضمین «جریان اکولوژیکی» وجود نداشت که منجر به استفاده بیش از حد آب برای تولید برق و بخش رودخانه بین نیروگاهها و سدها (عمدتاً به طول چندین کیلومتر) شد. پدیده کمآبی و خشک شدن رودخانهها در برخی از دهها کیلومتر) به طور گسترده توسط افکار عمومی مورد انتقاد قرار گرفته است. بدون شک، کمآبی و جریان خشک قطعاً برای اکولوژی رودخانه خوب نیست، اما برای حل مشکل، نمیتوانیم به تخته بکوبیم، عدم تطابق علت و معلولی را کنار بگذاریم و گاری را جلوی اسب بگذاریم. دو واقعیت باید روشن شود: اول، شرایط جغرافیایی طبیعی کشور من تعیین میکند که بسیاری از رودخانهها فصلی هستند. حتی اگر هیچ نیروگاه برق آبی وجود نداشته باشد، کانال رودخانه در طول فصل خشک، کمآب و خشک خواهد بود (به همین دلیل است که هم چین باستان و هم مدرن و هم کشورهای خارجی توجه ویژهای به ساخت سیستمهای حفاظت از آب و انباشت فراوانی و خشکی داشتهاند). آب، آب را آلوده نمیکند و کمآبی و قطعی ناشی از برخی از نیروگاههای برق آبی کوچک از نوع انحرافی را میتوان از طریق تحول فناوری و تقویت نظارت به طور کامل حل کرد. در دو سال گذشته، نیروگاههای برق آبی کوچک از نوع انحرافی داخلی، تحول فنی «تخلیه مداوم 24 ساعته جریان اکولوژیکی» را تکمیل کرده و یک سیستم نظارت آنلاین و پلتفرم نظارتی دقیق و بلادرنگ ایجاد کردهاند.
بنابراین، نیاز مبرمی به درک منطقی ارزش مهم نیروگاههای آبی کوچک برای حفاظت از محیط زیست رودخانههای کوچک و متوسط وجود دارد: این نیروگاهها نه تنها جریان اکولوژیکی رودخانه اصلی را تضمین میکنند، بلکه خطرات سیلهای ناگهانی را نیز کاهش میدهند و همچنین نیازهای معیشتی تأمین آب و آبیاری را برآورده میکنند. در حال حاضر، نیروگاههای آبی کوچک تنها زمانی میتوانند برق تولید کنند که پس از اطمینان از جریان اکولوژیکی رودخانه، آب اضافی وجود داشته باشد. دقیقاً به دلیل وجود نیروگاههای آبشاری است که شیب اصلی بسیار تند است و ذخیره آب به جز در فصل بارندگی دشوار است. در عوض، این نیروگاهها پلکانی هستند. زمین آب را حفظ میکند و محیط زیست را تا حد زیادی بهبود میبخشد. ماهیت نیروگاههای آبی کوچک، زیرساخت مهمی است که برای تأمین معیشت روستاها و شهرهای کوچک و متوسط و تنظیم و کنترل منابع آب رودخانههای کوچک و متوسط ضروری است. به دلیل مشکلات ناشی از مدیریت ضعیف برخی از نیروگاهها، تمام نیروگاههای آبی کوچک به اجبار تخریب میشوند که جای سوال دارد.
دولت مرکزی به روشنی اعلام کرده است که مهار انتشار کربن و خنثیسازی کربن باید در طرح کلی ساخت تمدن اکولوژیکی گنجانده شود. در طول دوره «چهاردهمین برنامه پنج ساله»، ساخت تمدن اکولوژیکی کشور من بر کاهش کربن به عنوان یک جهت استراتژیک کلیدی تمرکز خواهد کرد. ما باید بدون تزلزل مسیر توسعه با کیفیت بالا با اولویت اکولوژیکی، سبز و کم کربن را دنبال کنیم. حفاظت از محیط زیست اکولوژیکی و توسعه اقتصادی به صورت دیالکتیکی متحد و مکمل یکدیگر هستند.
اینکه چگونه دولتهای محلی باید سیاستها و الزامات دولت مرکزی را به طور دقیق درک و اجرا کنند. شرکت برق آبی کوچک فوجیان شیادانگ تفسیر خوبی از این موضوع ارائه داده است.
شهرک شیادانگ در نینگده، فوجیان، زمانی شهرکی بسیار فقیر و «پنج شهرک بدون جاده» (بدون آب لولهکشی، بدون روشنایی، بدون درآمد مالی، بدون فضای اداری دولتی) در شرق فوجیان بود. استفاده از منابع آب محلی برای ساخت نیروگاه برق «معادل گرفتن مرغی است که میتواند تخم بگذارد». در سال ۱۹۸۹، زمانی که منابع مالی محلی بسیار محدود بود، کمیته استانی نینگده ۴۰۰۰۰۰ یوان برای ساخت نیروگاه برق آبی کوچک اختصاص داد. از آن زمان، حزب پایین با تاریخ نوارهای بامبو و روشنایی رزین کاج خداحافظی کرده است. مشکل آبیاری بیش از ۲۰۰۰ هکتار زمین کشاورزی نیز حل شده است و مردم شروع به اندیشیدن در مورد راه ثروتمند شدن کردهاند و دو صنعت اصلی چای و گردشگری را تشکیل دادهاند. با بهبود استانداردهای زندگی مردم و تقاضای برق، شرکت نیروگاه برق آبی کوچک شیادانگ چندین بار گسترش، ارتقاء و تحول در بهرهوری را انجام داده است. این نیروگاه از نوع انحرافی که «به رودخانه آسیب میرساند و آب را برای محوطهسازی دور میزند» اکنون به طور مداوم به مدت ۲۴ ساعت تخلیه میشود. جریان اکولوژیکی تضمین میکند که رودخانههای پاییندست زلال و روان باشند و تصویری زیبا از کاهش فقر، احیای روستاها و توسعه سبز و کم کربن را نشان میدهند. توسعه نیروگاههای برق آبی کوچک برای پیشبرد اقتصاد یک حزب، حفاظت از محیط زیست و بهرهمندی مردم یک حزب، دقیقاً تصویر نیروگاههای برق آبی کوچک در بسیاری از مناطق روستایی و دورافتاده کشور ماست.
با این حال، در برخی از مناطق کشور، «حذف سراسری نیروگاههای برقآبی کوچک» و «تسریع در حذف نیروگاههای برقآبی کوچک» به عنوان «احیای زیستمحیطی و حفاظت از محیط زیست» تلقی میشوند. این رویه اثرات نامطلوب جدی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته است و توجه فوری و اصلاحات لازم باید در اسرع وقت انجام شود. به عنوان مثال:
اولین مورد، دفع خطرات ایمنی عمده برای حفظ جان و مال مردم محلی است. تقریباً ۹۰٪ از شکست سدها در جهان در سدهای مخزنی بدون نیروگاه برق آبی رخ میدهد. این عمل که مخزن سد را نگه دارند اما واحد برق آبی را برچینند، خلاف علم است و معادل از دست دادن مؤثرترین ضمانت ایمنی از نظر فناوری و مدیریت ایمنی روزانه سد است.
دوم، مناطقی که قبلاً به اوج مصرف کربن برق رسیدهاند، باید برای جبران کمبود، انرژی زغالسنگ را افزایش دهند. دولت مرکزی از مناطقی که شرایط لازم را دارند، میخواهد که در دستیابی به هدف رسیدن به اوج مصرف، پیشگام باشند. حذف نیروگاههای برقآبی کوچک در کل منطقه، ناگزیر عرضه زغالسنگ و برق را در مناطقی که شرایط منابع طبیعی خوبی ندارند، افزایش میدهد، در غیر این صورت شکاف بزرگی ایجاد خواهد شد و برخی از مناطق حتی ممکن است از کمبود برق رنج ببرند.
سومین مورد، آسیب شدید به مناظر طبیعی و تالابها و کاهش قابلیتهای پیشگیری و کاهش بلایای طبیعی در مناطق کوهستانی است. با حذف نیروگاههای برقآبی کوچک، بسیاری از نقاط دیدنی، پارکهای تالابی، لکلکهای کاکلدار و سایر زیستگاههای پرندگان نادر که به منطقه مخزن وابسته بودند، دیگر وجود نخواهند داشت. بدون اتلاف انرژی نیروگاههای برقآبی، کاهش فرسایش و فرسایش درههای کوهستانی توسط رودخانهها غیرممکن است و بلایای زمینشناسی مانند رانش زمین و رانش گل و لای نیز افزایش خواهد یافت.
چهارم، استقراض و برچیدن نیروگاههای برق ممکن است خطرات مالی ایجاد کند و بر ثبات اجتماعی تأثیر بگذارد. خروج نیروگاههای برق آبی کوچک به مقدار زیادی بودجه جبران خسارت نیاز دارد که بسیاری از شهرستانهای فقیر در سطح ایالت را که تازه کلاه خود را برداشتهاند، با بدهیهای هنگفت مواجه خواهد کرد. اگر جبران خسارت به موقع انجام نشود، منجر به عدم پرداخت وام خواهد شد. در حال حاضر، در برخی مناطق درگیریهای اجتماعی و حوادث مربوط به حفاظت از حقوق وجود داشته است.
انرژی برقآبی نه تنها یک انرژی پاک است که توسط جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شده است، بلکه دارای یک عملکرد تنظیم و کنترل منابع آب است که با هیچ پروژه دیگری قابل جایگزینی نیست. کشورهای توسعهیافته در اروپا و ایالات متحده هرگز وارد «عصر تخریب سدها» نشدهاند. برعکس، دقیقاً به این دلیل است که سطح توسعه انرژی برقآبی و ظرفیت ذخیرهسازی سرانه آنها بسیار بالاتر از کشور ماست. تحول «انرژی ۱۰۰٪ تجدیدپذیر در سال ۲۰۵۰» را با هزینه کم و راندمان بالاتر ترویج دهید.
در حدود یک دهه گذشته، به دلیل گمراهکننده بودن «اهریمنیسازی انرژی برقآبی»، درک بسیاری از مردم از انرژی برقآبی در سطح نسبتاً پایینی باقی مانده است. برخی از پروژههای بزرگ برقآبی مرتبط با اقتصاد ملی و معیشت مردم لغو یا متوقف شدهاند. در نتیجه، ظرفیت کنترل منابع آب فعلی کشور من تنها یک پنجم سطح متوسط کشورهای توسعهیافته است و میزان آب موجود برای هر نفر همیشه طبق استانداردهای بینالمللی در وضعیت «کمبود شدید آب» بوده است و حوضه رودخانه یانگ تسه تقریباً هر ساله با فشار شدید کنترل سیل و مقابله با سیل مواجه است. اگر دخالت «اهریمنیسازی انرژی برقآبی» از بین نرود، اجرای هدف «کربن دوگانه» به دلیل عدم مشارکت انرژی برقآبی برای ما دشوارتر خواهد شد.
چه برای حفظ امنیت ملی آب و امنیت غذایی باشد، چه برای تحقق تعهد جدی کشورم به هدف بینالمللی «کربن دوگانه»، توسعه برق آبی دیگر نمیتواند به تأخیر بیفتد. پاکسازی و اصلاح صنعت برق آبی کوچک کاملاً ضروری است، اما نمیتوان آن را بیش از حد انجام داد و بر وضعیت کلی تأثیر گذاشت، و نمیتوان آن را به طور کلی انجام داد، چه رسد به اینکه توسعه بعدی برق آبی کوچک را که پتانسیل منابع زیادی دارد، متوقف کنیم. نیاز مبرمی به بازگشت به عقلانیت علمی، تحکیم اجماع اجتماعی، جلوگیری از انحرافات و مسیرهای اشتباه و پرداخت هزینههای اجتماعی غیرضروری وجود دارد.
زمان ارسال: ۱۴ آگوست ۲۰۲۱
